روایی ابزار تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………115
پایایی ابزار تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………..115
روش تجزیه و تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………………………………..116
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………
آمار توصیفی………………………………………………………………………………………………………………………………
آمار استنباطی ……………………………………………………………………………………………………………………………
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………
بحث در مورد فرض اول …………………………………………………………………………………………………………….
بحث در مورد فرض دوم …………………………………………………………………………………………………………….
بحث در مورد فرض سوم …………………………………………………………………………………………………………..
بحث در مورد فرض چهارم………………………………………………………………………………………………………….
پیشنهادات پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………….
محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….
منابع و مراجع ……………………………………………………………………………………………………………………………
ضمائم ……………………………………………………………………………………………………………………………………..
چکیده:
هدف پژوهش طراحی آموزشی مبتنی برروش نظامدارواکت (VAKT) و بررسی تأثیرآن برکاهش اختلالات نوشتاری کودکان پسر پایه دوم ابتدایی شهر سنندج بود. روش پژوهش آزمایشی و جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل 138 نفر دانش آموز دارای اختلال نوشتاری می باشند. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده 40 نفر انتخاب شد. پس از انتخاب طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل،گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل که طراحی آموزشی به روش نظامدار واکت می باشد قرار می گیرند.و گروه کنترل به روش معمول در مدارس آموزش می بیند. داده های بدست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با بهره گرفتن از تحلیل کوواریانس و نرم افزارspss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، یافته ها نشان داد: .
1.طراحی آموزشی به روش نظامدار واکت بر کاهش اختلالات کنترل حرکتی در ناتوانی های نوشتاری دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح تأثیر(p=0/001) دارد.2. طراحی آموزشی به روش نظامدار واکت بر کاهش اختلالات ادراک بصری در ناتوانی های نوشتاری دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح (p=0/005) تأثیر دارد. 3. طراحی آموزشی به روش نظامدار واکت بر کاهش اختلالات حافظه بصری در ناتوانی های نوشتاری دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح (p=0/001)تأثیر دارد4. طراحی آموزشی به روش نظامدار واکت بر کاهش اختلالات چپ دستی در ناتوانی های نوشتاری دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در سطح (p=0/000) تأثیر دارد. نتیجه گیری: استفاده ازروش نظامدار واکت بر کاهش اختلال نوشتاری دانش آموزان ویژه یادگیری منتهی می شود.
کلید واژه ها: طراحی آموزشی، روش نظامدار واکت، اختلالات نوشتاری، دانش آموزان ویژه یادگیری.
فصل یکم
کلیات پژوهش
مقدمه:
از نیمه قرن بیستم (دهه 1960) پژوهش و مطالعه درباره کودکانی آغاز شده است که حالت و کردار آنان برای بسیاری از پدران، مادران، معلمان و مددکاران حیران کننده است. این گروه، علی رغم داشتن هوش طبیعی، بدون بهره گیری از آموزشهای ویژه قادر به ادامه تحصیل نیستند، یا برخی دیگر ممکن است یک روز مطلب را به خوبی فراگیرند و روز دیگر تمام آن را فراموش کنند ( کریمی، 1388). عده ای دیگر در پارهای از کارها بر بسیاری از همگنان خود پیشی میگیرند و در قسمتی دیگر مانند کودکان کوچک تر از خود عمل می کنند. بسیاری از این کودکان تنها در یادگیری یک درس خاص دچار مشکل هستند، اما برخی از آنان در یادگیری چند موضوع درسی مشکل دارند. مشکل یادگیری این کودکان معمولاً با افزایش سن آنان شدیدتر میشود (همان منبع).
یکی از موارد شایع اختلال یادگیری، اختلال در نوشتن (رشدی) است که به طور متنوع به کلینیکهای کاردرمانی مراجعه دارند. اختلال نوشتن یک اختلال مهارت آموزشی تعریف میشود که در دوران کودکی ظاهر میشود. این کودکان معمولاً وارونه نویسی می کنند یا بسیار بد خط مینویسند. برخی از محققان عقیده دارند که بدنویسی این کودکان معمولاً به دلیل عدم هماهنگی آنان است ( چالفانت، ترجمه رونقی و همکاران، 1377).
اختلال نوشتن بوسیله مهارت های نوشتنی که به طور قابل توجه پایین تر از سطح مورد انتظار با توجه به سن، ظرفیت هوش و سطح آموزش که بوسیله یک آزمون هنجارگزینی شده تعیین می شود، توصیف شده است. مؤلفه های اختلال نوشتن شامل املای ضعیف، اشتباهات در دستور زبان و نقطه گذاری، و دستخط ضعیف است. ناتوانی های نوشتن اغلب با دیگر
اختلالات یادگیری همراه است (کرمی، 1383). مشکلات خواندن و نوشتن ممکن است به طور اولیه ناشی از اختلال کلی در عملکرد هوش باشد که در عقب ماندگی ذهنی دیده می شود. این را می توان با اجرای یک آزمون هنجاریابی شده هوش آن را ارزیابی نمود. نارساخوانی (و پی آمد آن نادرست نویسی) اصطلاحی کلّی است که وجود مشکلاتی را در قلمرو زبان نوشتاری مشخص می کند (والاس و مک لافلین، ترجمه منشی طوسی، 1370). باتوجه به این نظر که “آنچه خوب یادگرفته می شود به خوبی نیز به یاد آورده می شود (سیف ،1387). در این تحقیق (طراحی آموزشی مبتنی بر روش نظامدار واکت و تأثیر آن بر کاهش اختلالات نوشتن در کودکان پسر پایه دوم) سعی شده تا با پرداختن به وضعیت کنونی آموزش نوشتن ، مشکلات روش آموزش آن بررسی شود، و با بهره گرفتن از طراحی آموزشی مبتنی بر روش نظامدار واکت در جهت افزایش کیفیت تدریس این درس گام های مثبت برداشته شود. یکی از سؤالات که نیاز به بررسی بیشتر دارد این است که آیا روش نظامدار واکت با توجه به چشم اندازهای مثبتی که در آموزش و یادگیری دارد می تواند میزان تحقق اهداف درس خواندن و هجی کردن را در کودکان دارای اختلال افزایش دهد و یا اثر بخشی چندانی در این زمینه ندارد؟
1-2- بیان مسأله:این مطلب را هم بخوانید :
تربیتی مورد نیاز خود بهره مند نمی شوند. از آنجا که اغلب این گروه از دانش آموزان در طیف هوشی بهنجار قرار دارند به استعداد بالقوه خود نائل نشده و در نتیجه به عقب ماندگی تحصیلی دچار می شوند (هالاهان[1] ، کافمن[2]1994به نقل از جوادیان، 1378). از نظر استرانگ[3] به نقل از والاس[4] و مک لافلین[5] (1994) «مشکلات خواندن و نوشتن مهم ترین عوامل عدم موفّقیّت در مدرسه دانسته شده است». این مشکلات در واقع ساده ترین نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی دیگر پیش بینی کرد (همان منبع). نارساخوانی (پی آمد آن نادرست نویسی ) اصطلاحی کلی است که وجود مشکلات را در قلمرو اکتساب زبان نوشتاری مشخص می کند. مشکل پایدار یادگیری خواندن و خودکار شدن را در کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید یا نارسائی حسی نیستند و مدرسه را در سن معمول آغاز کرده اند، نارسا خوانی می نامند. آنچه نارسا خوان را از دیگران متمایز می کند نوع اشتباهات نبوده بلکه پا برجا ماندن آنهاست (تبریزی، 1384).
نوشتن مهارت پیش نیاز هجی کردن و بیان نوشتاری است بنابراین نقص در دست خط مانعی برای بیان نوشتاری است برای کار با کودکانی که مشکلات شدید نوشتاری دارند از روش هایی باید استفاده کرد که پایدار و نظامدار باشند. یکی از این روش ها، روش 12مرحله ای واکت می باشد که پایدار، نظامدار و چند حسی است در این روش تأکید بیشتر روی بکارگیری تمام حواس است. لرنر[6] (1993) معتقد است رویکرد چند حسی بر این فرض است که اگر اطلاعات به جای یک حس از طریق چند حس دریافت شوند، یادگیری برای برخی از دانش آموزان تسهیل می شود (لرنر، ترجمه دانش، 1386). کرک و چالفانت[7] با اشاره به نقش مهم رویکرد چند حسی در ترمیم مشکلات ناتوانی یادگیری می گویند: در این رویکرد فرض اساسی این است که کودک به تمام راه های حسی خود برای انجام فرایند یادگیری نیاز دارد و از طریق همکاری همه ی آن ها یادگیری تقویت شده و افزایش می یابد ( کرک و چالفانت، ترجمه رونقی، 1377).