2-5 محاسبات آماری- تجزیه و تحلیل آماری ……………………………………………………………. 47فصل سوم: نتایج تحقیق3-1 گروههای آزمایشی ……………………………………………………………………………………… 493-2 نتایج ماکروسکپی ……………………………………………………………………………………….. 503-3 نتایج هیستو پاتولوژی …………………………………………………………………………………… 59فصل چهارم: بحث ، نتیجه گیری و پیشنهادات4-1 بحث ………………………………………………………………………………………………………. 654-2 پیشنهادات………………………………………………………………………………………………….. 72فصل پنجم: فهرست منابع فارسی و لاتینفهرست منابع فارسی…………………………………………………………………………………………… 74فهرست منابع لاتین…………………………………………………………………………………………….. 75چکیده:با توجه به اینکه سرطان تخمدان از شایع ترین سرطان های موجود در زنان و یکی از علت های اصلی مرگ و میر در زنان می باشد و با توجه به نقش آنزیم های سیکلواکسیژناز و تولید پروستاگلندین E2 در ایجاد ضایعات توموری، به کارگیری ترکیباتی به عنوان مهارکننده غیر انتخابی سیکلواکسیژنازها در ممانعت از ایجاد سرطان می تواند مؤثر باشد، لذا این پژوهش به منظور ارزیابی نقش کتوپروفن به عنوان مهارکننده غیر انتخابی، آنزیم سیکلواکسیژناز در بروز سرطان تخمدان بر روی موش های صحرایی ماده نژاد ویستار انجام شد.گروه های آزمایشی شامل گروه مورد تزریق DMBA+Saline , DMBA و گروه های مورد تزریق مقادیر مختلف کتوپروفن هستند، حجم نمونه در هر گروه برابر با 8 انتخاب شده است . به منظورالقاء سرطان از ترکیبی به نامDMBA استفاده شده که از شرکت سیگما تهیه گردید. ترکیب مذکور مستقیما به داخل تخمدان تزریق شد.به دنبال القاء تومور توسط DMBA تمام نمونه های حیوانی از نظر بروز ضایعات سرطانی در تخمدان و ظهور نشانه های درمانگاهی مربوطه مورد مطالعه قرار گرفتند. در پایان بررسی نیز یافته های کالبد شکافی و همچنین مقاطع میکروسکپی ضایعات توموری نیز در نمونه های موجود در کلیه گروه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش بر مبنای آنالیز واریانس یک طرفه oneway ANOVA و به منظور مقایسه بین گروه های مختلف از آزمونTukey استفاده شد. در این پژوهش اندازه و وزن تومور د گروه های دریافت کننده دارو به شدت کاهش یافت که نشاندهنده تاثیر مثبت دارو در درمان سرطان تخمدان می باشد. برشهای میکروسکپی از بافت تخمدان یافته های ما را تایید نمودند.مقدمه :در حال حاضر سرطان دومین علت مرگ میر در ایالات متحده آمریکا پس از بیماری های قلبی–عروقی می باشد و شیوع آن همچنان در حال گسترش است (89). اکثر محققین امروزه بر این عقیده اند که تشخیص صحیح و زود رس سرطان کلید درمان موفق آن است ، تغییرات سلول طی رشد، تغییرات سازشی و برگشت پذیر است اما سرطان نتیجه تکثیر غیر طبیعی سلولهای نئوپلازیا است که منجر به تشکیل توده سلولهای غیر طبیعی نئوپلاسم (تومور) می شود، مفهوم سرطان یعنی رشد کنترل نشدهای که منجر به ایجاد حالتی می گردد که در آن زمان چرخه سلولی سلولهای سرطانی کوتاهتر از همان سلولها در حالت طبیعی است. با سرطانی شدن یک سلول، این سلول با دریافت حداقل محرک های طبیعی به تقسیم خود ادامه می دهد. در این میان سرطان تخمدان از عمده سرطان های زنان به شمار می رود. به دلیل اهمیت بیماری های سرطانی در این پژوهش سعی شده است به بررسی نقش کتوپروفن به عنوان مهار کننده انتخابی آنزیم های سیکلواکسیژناز در بروز سرطان تخمدان در موش صحرایی ماده نژاد ویستار پرداخته شود.1-1 سرطان چیست ؟سرطان در معنای واژه ای به فارسی یعنی چنگار یا خرچنگ و اولین بار بقراط این واژه را برای این بیماری به کار برده است. سرطان اصطلاحی برای اطلاق به گروهی از بیماریها است که در آن سلولهای غیر طبیعی بدون کنترل تقسیم میشوند و میتوانند به سایر بافتها تهاجم کنند. سلولهای سرطانی میتوانند از طریق خون و دستگاه لنفاوی به سایر نقاط بدن گسترش پیدا کنند(1). سرطان عبارتی برای رشد غیر عادی و غیر قابل کنترل است که باعث اختلال بافتی میشود. وقتی سرطانزایی رخ میدهد، سلول قبلا طبیعی سرطانی میشود. سلول جهش یافته قابلیت تقسیم سلولی غیر قابل کنترل و ایجاد تومور دارد.تومور طبق بافت یا ارگانی که از آن منشا گرفته است نامیده میشود(1).1-2 انواع سرطان[1]کارسینوم: تومورهای تو پری هستند که از سلولهای پوشاننده سطح اعضاء (اپی تلیال) منشا میگیرند. بیشتر کارسینوماها از اعضایی که دارای توانایی ترشح مواد هستند منشاء میگیرند(4).:این دسته سرطانهایی هستند که از بافت همبند مثل: غضروف، استخوان و ماهیچه منشاء میگیرند. سارکومملانوم: رشد سرطانی ملانوسیتها (سلول بدخیم تولید کننده رنگ دانه) هستند که میتوانند در کل بدن دیده شوند، ملانوماها بیشتر در پوست رخ میدهند(4).لنفوم غیر هوچکین: معمولا در کل سیستم لنفاوی پخش میشوند و شامل بدخیمی کلونال( نشات گرفته از یک سلول) میباشد(4).لنفوم هوچکین: این سرطان به صورت قابل پیش بینی و توالی مشخص از یک گروه غده لنفاوی به گروه بعدی گسترش مییابد. در این لنفوم، لنفوسیتهای غیر طبیعی و چند شکلی و سایر انواع سلولی غدد لنفاوی را درگیر میسازند(4).لوسمی: شامل سرطانهایی است که از سلولهای تشکیل دهنده خون و سلولهای ایمنی منشاء میگیرند(4).1-3درجه بندی و مرحله بندی تومورها:درمان مناسب یک نوع سرطان وابسته به تشخیص و ارزیابی اولیه سرطان است. دو نوع مهم ارزیابی سرطان عبارتند از درجه بندی و مرحله بندی.درجه بندی: بر اساس نمای میکروسکپی سرطانها میتوان آنها را طبقه بندی کرد. در این روش که درجه بندی نام دارد، درجه عدم تمایز سلولی ارزیابی میشود. هر چه توده از درجه تمایز کمتری برخوردار باشد بدخیم تر است. بنابراین تومورهای درجه 1 تومورهای تمایز یافته ای هستند که از نظر ساختاری مشابه سلولهای طبیعی انسان میباشند و از درجه تهاجم کمتری برخوردارند و رشد آهسته تری دارند. تومورهای درجه 2و3 به ترتیب دارای تمایز متوسط و کم هستند(1و4).1-4 بدخیم شدن سرطان:وقتی سلول “جهش یافته” تقسیم میشود، به 2 سلول جدید ” جهش یافته ” تبدیل میگردد و این فرایند به همین ترتیب ادامه مییابد تا همان یک سلول موذی به تودهای از سلولها که تومور[2] نامیده میشود، تبدیل میگردد. گاهی این تومورها، خوش خیم بوده و رشد نمیکنند. ولی در صورتی که سلولهای تومور رشد کنند و تقسیم شوند و سلولهای طبیعی اطراف خود را از بین ببرند و به نقاط دیگر بدن هم دستاندازی کنند، تومور بدخیم محسوب میشود. بزرگترین خطر تومورهای بدخیم، توانایی آنها در حمله به بافتهای سالم و پخش شدن در بدن است و این همان متاستاز سرطان است. هر چه تومورها رشد کنند و بزرگتر شوند، جلوی رسیدن مواد غذایی و اکسیژن را به سلولهای سالم میگیرند و با پیشرفت سرطان، سلولهای سالم میمیرند و عملکرد و سلامت بیمار از بین میرود. اگر جلوی این فرایند گرفته نشود، سرطان به مرگ میانجامد(2و4).1-5 منشاء سرطان:بدن از انواع سلولها تشکیل شده است، این سلولها به شیوهای کنترل شده رشد می کنند و تقسیم میشوند تا سلولهای بیشتری تولید کنند که برای سالم نگه داشتن

بدن لازم است. اما گاهی این فرایند منظم به هم میخورد، ماده ژنتیکی یا DNA سلول ممکن است آسیب ببیند یا تغییر کند و در آن جهشهایی رخ دهد که بر رشد و تقسیم طبیعی سلول اثر بگذارد هنگامیکه این واقعه رخ دهد، این سلولها هنگامیکه باید بمیرند، از بین نمیروند و سلولهای جدیدی تشکیل میشوند که بدن به آنها نیازی ندارد، این سلولهای اضافی ممکن است تودهای را تشکیل دهند که تومور نامیده میشود(1).
1-6تقسیم بندی تومورها :تومورها با دو ویژگی شناخته می شوند ، یکی منشاء تومور یعنی بافتی که تومور در آن ظاهر می شود ، ویژگی دیگر چگونگی رشد و تکامل تومور است(4). تومورها دو نوع هستند ، خوش خیم و بد خیم ، یاختههای تومورهای خوش خیم رشد چندانی ندارند و به دیگر نقاط بدن هم پراکنده نمی شوند . لیپوم[3]( خالها و تومورهای بافت چربی ) که اغلب روی شانه و گردن دیده می شوند، تومور غده چربی که اکثرا در پوست سر تولید می شوند جزء تومورهای خوش خیم هستند(4).1-6-1 تومورهای بدخیم[4]:1.رشد سریعی دارند و در جریان رشد با نفوذ عمیق به داخل بافت های اطراف آن هارا نابود می کنند.2.متاستاز[5] می دهند.3.ساختار بافت اولیه خود را کاملا تغییر می دهند.4.تقسیم یاخته ای ناهنجار و زیاد است.5.یاخته ها از نظر شکل و اندازه یکسان نیستند و به ندرت دو نمونه یکسان دیده می شود.6.یاخته ها دارای دو یا چند هسته به اندازه های متفاوت هستند(2).1-5-2 تومورهای خوش خیم[6] :1.معمولا رشد کندی دارند و همین طور که رشد می کنند بافتهای مجاور را کنار می زنند.2.متاستاز نمی دهند.3.ساختار بافت اولیه حفظ می شود.4.تقسیم یاخته ای در حد تقسیم یاخته های بافت سالم است.5.یاخته ها از نظر شکل و اندازه یکسان هستند.6.یاخته ها دارای یک هسته و به شکل طبیعی هستند(2).1-7 ویژگی های تومورهای بدخیم :سرگذشت طبیعی یک تومور بدخیم نمادین را می توان به این مراحل تقسیم کرد:تغییر ماهیت نئوپلاستیک[7] یک سلول، گسترش دودمانی این سلول، تهاجم موضعی و سرانجام گسترش به مناطق دور. تشکیل یک توده بدخیم و سرطانی به وسیله فرزندان همشکل سلول تغییر ماهیت یافته، فرایند پیچیده ای است که عوامل متعددی در آن تاثیر دارند. بعضی مثل زمان تقسیم یاخته های سرطانی به خود این سلولها بستگی دارند و برخی نیز مثل رگسازی ، نشان دهنده واکنش های میزبان به سلولهای سرطانی یا فرآورده های آنها است(61و87و98).1-7-1 سرعت رشد سلولهای سرطانی:زمان تقسیم سلولهای سرطانی: چرخه سلولی یاخته های تغییر ماهیت یافته نیز همان پنج مرحله سلولهای طبیعی را دارد.(G0 ،G1،S،G2،M) زمان کلی چرخه سلولی در خیلی از تومورها مساوی یا حتی زیادتر از چرخه سلولی یاخته های طبیعی است (2).1-7-2 رگزایی[8] تومورها:غیر از عوامل رشدی که در خود سلولها باید آنها را جستجو کرد عوامل دیگری نیز بر رشد و نمو تومورها تاثیر می گذارند از این میان مهمترین عامل ،پشتیبانی عروقی یک تومور است (2). شواهد تجربی و بالینی فراوانی در دست است مبنی بر این که تومورها بدون پشتیبانی عروقی هیچ گاه نمی توانند یک یا دو میلی متر ضخیم تر یا بزرگتر شوند(55،2). در حقیقت می توان پذیرفت که توانایی برای ایجاد رگ های جدید یکی از موارد ضروری برای تومورهای بدخیم است.(چون بدون دسترسی عروق خونی هیچ توموری نمی تواند به نواحی دور دست اندازی کند)(13). مطالعات زیادی حاکی از این هستند که تومورها خود موادی ترشح می کنند که قادرند تمام وقایع مسئول در تشکیل مویرگهای جدید را متأثر سازند(2،13).مواد رگساز مشتق از تومورها را می توان به دو گروه کلی و عمده تقسیم کرد(13).1.آنهایی که فرآورده های سلولی سرطانی محسوب می شوند.2.آنهایی که از یاخته های التهابی نفوذ کرده به تومورها ، حاصل می گردند(2،13).مشخصترین اعضای گروه اول عبارتند از: عوامل رشد فیبروبلاستی[9] متصل شونده به هپارین (FGF)، این مولکولها سه عمل انجام می دهند:یکی اینکه سلولهای اندوتلیال[10] را به محل ترشحشان فرا می خوانند، دوم اینکه آنان را وادار به میتوز می کنند و سوم اینکه باعث تولید آنزیم پروتئولیتیکی[11] می شوند که باعث نفوذ جوانه های اندوتلیال به بستر تومورمی گردند (13،2).عوامل رگساز دیگر مشتق از تومورها شامل α-Tef و Eef می باشند.سر دسته گروه دوم عبارت است از α-TNF، این ماده سلولهای اندوتلیال را به میتوز وا می دارد و در ضمن به مهاجرت آنها نیز کمک می کند(11).از آنجایی که رگسازی برای رشد و گسترش سرطانها عامل بسیار مهمی به شمار می آید توجه زیادی به علت آن و اینکه به چه ترتیبی می توان جلویش را گرفت معطوف شده است . مولکولهای رگساز زیادی هستند که محصول پروتوانکوژن[12] هایند و در اثر وقوع جهش ها فعال می گردند(57و132). رگسازی در تومورها ممکن است در نتیجه از میان رفتن یک سد مهار کننده رگسازی نیز باشد که یک ژن مهار کننده سرطان دستور ساخت آن را صادر کند(46و38). بنابراین چنانکه می بینیم به نظر می آید که رگسازی و خود مختاری رشد تومورها هر دو معلول وقایع ژنتیکی مشابهی هستند.1-7-3 متاستاز :مشکل درمان سرطان بیشتر به علت پراکنده شدن یاخته های تومور اولیه و تشکیل تومور ثانویه در اندام های دیگر بدن است عارضه ای که به آن متاستاز می گویند. متاستاز به معنای انتقال از یک نقطه به نقطه دیگر است . یاخته های تومور اولیه سرطانی، از راه گردش خون یا لنف به اندام های دیگر بدن منتقل می شوند و تومورهای سرطانی جدید یا ثانویه را به وجود می آورند، البته برای رشد و تکثیر تومورهای ثانویه شرایط و زمینه معینی لازم است و متاستاز در همه سرطانها یکسان نیست و بسته به نوع سرطان اندامهای به خصوصی در معرض حمله یاختههای مهاجم قرار می گیرند(4).متاستاز برای ایجاد تومور ثانویه مراحل مختلف زیر را طی می کند:
این مطلب را هم بخوانید :
1-7-3-1 هجوم به ماده زمینه ای خارج سلولی :بافت ها و نسوج بدن ما به اجزایی تقسیم شده اند که هر کدام با دو نوع ماده ی زمینه ای خارج سلولی(ECM)از یکدیگر جدا می شوند. این دو نوع ماده زمینه ای عبارتند از غشای پایه و بافت هم بند بینابینی که هر یک از آنها از کلاژن و گلیکو پروتئین های متفاوت ساخته می شوند. یک کارسینوما نخست باید غشای پایه زیرین خود را از هم بگسلد، پس باید از میان بافت هم بندی بینابینی گذر کند و سرانجام باید خود را با سوراخ کردن غشای پایه عروق به جریان خون برساند(2). شواهدی وجود دارند حاکی از اینکه اتصال سلولهای سرطانی به لامینین[13] و فیبرونکتین[14]، برای تهاجم و دست اندازی امری ضروری است. یاختههای اپتیلیال طبیعی ،در بخش قاعدهای خود، برای لامینین غشای پایه، گیرندههایی دارند، اما تعداد این گیرندهها در سلولهای سرطانی بیشتر است(2).دومین مرحله در تهاجم عبارت است از انهدام موضعی غشای پایه و بافت هم بند بینابینی. سلولهای سرطانی یا خودشان آنزیمهای پروتئولیتیک[15] ترشح می کنند یا یاخته های بدن میزبان را وادار به ترشح و ساخت پروتئازها می نمایند. چندین آنزیم از قبیل کلاژناز نوع IV و فعال کننده پلاسمینوژن از نوع اوروکیناز و کاپتین B در جریان این انهدام موضعی دست دارند ، کلاژناز نوع IV یک پروتئاز فلز داراست که کلاژن نوع IV غشای پایه اپی تلیوم و عروق را تجزیه می نماید(2).جابجایی سومین مرحله تهاجم است که در آن سلولهای سرطانی از میان غشای پایه عبور می نمایند(6).1-7-3-2 گسترش عروقی و سکنی گزیدن سلولهای سرطانی :به محض اینکه پای سلولهای سرطانی به گردش خون باز شد ، در معرض تهاجم سلولهای ایمنی میزبان قرار می گیرند. در جریان خون، برخی از یاخته های سرطانی با جمع شدن به دور هم و اتصال به لوکوسیت دمای در گردش و به ویژه پلاکتها[16]، آمبولی تشکیل می دهند و به این ترتیب تا حدی از چنگ سلولهای ضد تومور میزبان می گریزند. با این حال اکثر سلولهای سرطانی به صورت جداجدا در جریان خون منتقل می شوند . فرایند خروج این سلولهای سرطانی یا آمبولی های توموری از جریان خون شامل چسبیدن به اندوتلیوم عروق و پس از آن خروج از طریق غشای پایه به وسیله همان مکانیسم هایی که در جریان تهاجم دست داشتند، می باشد.(2)1-8 سرطان بیماری ناشی از تمایز غیر طبیعی:سرطان از سلولهای مشتق شده از بافتهای طبیعی بدن تشکیل شده است. یک تفاوت مهم بین سلولهای سرطانی و سلولهای طبیعی عبارتست از عدم تمایز یابی طبیعی سلولهای سرطانی. زودرس ترین تغییرات کارسینوژنیک مشاهده شده در یک سلول بالغ تمایز یافته ممکن است باعث ایجاد سلولی با مشخصات بسیار شبیه اما تغییر یافته با سلول بالغ طبیعی شوند. به طوریکه تفاوت اولیه بین سلولهای طبیعی و سلولهای تغییر یافته به وسیله کارسینوژن در متابولیسم،آنزیمها ساختار سطح سلولی و دیگر جوانب ممکن است بسیار ظریف باشد(1). چون تشخیص سرطان و نیز طرح ریزی عوامل انتخابی مخرب سلولهای سرطانی به تفاوتهای بین سلولهای سرطانی و طبیعی وابسته میباشد، لذا استراتژیهای متکی به تشخیص و درمان نسبت به موقعیتی که تغییر بدخیمی زودرس تر در یک سلول ریشهای اولیه تر و در حال تکثیر اتفاق افتدتا حدودی متفاوت خواهند بود اگر چه که سلولهای سرطانی واجد تمایز کمتری نسبت به همتاهای بالغ خود هستند.خصوصیات فنوتیپی سلولهای سرطانی :سلولهای طبیعی با سرطانی شدن دچار تغییرات شاخصی در ساختار و عملکرد خود می شوند که می توان به موارد زیر اشاره کرد:1.اغلب سلولهای بد خیم دچار آناپلازیا[1] می شوند. طی این فرایند تمایز یافتگی سلول کاهش یافته و ویژگی های تخصصی آنها تا حدی از بین می رود(87).2.سلولهای سرطانی از خود اندازه ی بزرگتر با هسته ای نامنظم و هستک های پایدار نشان می دهند(87).3.سطح سلولهای سرطانی را میکروویلوس ها و لاملا پودیاها می پوشاند (87).4.میتوز در این سلولها افزایش یافته و میتوزهای غیر طبیعی و سلول های غول پیکر چند هسته ای نیز در بین آنها دیده می شود (87).5.تغییرات هسته ای به دنبال ترانس فرماسیون(Trans Formation)در کروموزوم ها رخ می دهد. برای مثال اغلب سلولهای سرطانی دارای انحرافات کروموزومی از نوع آنیوپلوئیدی(Aneuploidy)(تعداد نادرست کروموزومها)و یا جابجایی(Translocation)قطعه ای از کروموزوم هستند مانند کروموزوم فیلادلفیا که شکلی غیر طبیعی از کروموزوم است که در نتیجه ی جابجایی قطعهای از کروموزوم 22 به کروموزوم 9 ایجاد شده است(87).