دانلود پایان نامه و مقاله کارشناسی ارشد

دانلود پایان نامه و مقاله کارشناسی ارشد- متن کامل - همه رشته ها

دانلود پایان نامه و مقاله کارشناسی ارشد

دانلود پایان نامه و مقاله کارشناسی ارشد- متن کامل - همه رشته ها

دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار دانشکده ادبیات و علوم انسانی پایان نامه برای دریافت درجه ی کارشناسی ارشد

شعر و شاعری پدیده‌ای است که محدوده خاصی ندارد و ویژه افراد خاصی نیست، در هر مقام و منزلتی که باشی، می‌تواند حلول کند و در هر حال و محلّی که باشی می‌تواند تأثیرگذار باشد. دایره حکمفرمایی شعر بس پر دامنه و وسیع است، چرا که شعر از دل بر می‌خیزد و بر دل می‌نشیند، با عاطفه و احساس آدمی سر و کار دارد و هر چه که باشی، با عاطفه سروکار داری.

شعر از جمله موضوعات ادبی است که ریشه در قرون دارد. آن‌گاه که هنوز از تمدن و فرهنگ خبری نبود شعر بود و شاعر اهمیّت داشت . زبانش حامی قبیله بود و دشمنان از بیم تیغ زبانش در تشویش و اضطراب .

مقام شاعر گاهی اوقات از مقام رئیس قبیله تجاوز می‌کرد. در جنگ و صلح چه بسا زبان شاعر کاری را می‌کرد که از عهده شمشیر خارج بود. شعر عربی و لطافت و طراوتی خاص دارد،‌ بطوریکه هر انسانی را که سری در ادبیات دارد بر می‌انگیزد تا به بررسی این اشعار بپردازد. من نیز به همین دلیل از میان موضوعات ارائه شده، موضوع شعر آن هم شعر شعرای معاصر را برگزیدم. شعر معاصر به دلیل روانی کلام، استعمال کلمات ساده و موضوعات متداول و روزمره جاذبه فراوانی دارد، خصوصاً در شعر شعرای رمانتیک زیبایی هایی خاصی دیده می شود..

از میان شعرای معاصر احمد زکی ابوشادی را برگزیدم. ابوشادی مانند دیگر شعرای عصر خویش است، با این تفاوت که نوع زندگی و محیط اجتماعی و حوادث زندگی و روزگار چنان تأثیری در شعر او گذاشته که در زمان حیاتش حماسه های جاوید از خود به جاگذاشته است.

برای شناخت هر چه بیشتر این نویسنده شاعر خط به خط و صحفه به صحفه به مطالعه کتب پرداختم. ولی مطالب مهمی که بتواند مرا کمک کند چندان نیافتم.

در هر کتاب و هر کتابخانه‌ای که در دسترس بود  و کتب ادبی داشت به جستجو پرداختم. اما متأسفانه در آنها کمتر کتابی را یافتم که راجع به این شاعر نوشته باشند. در برخی کتابخانه‌ها به مراجع و منابعی اشاره شده بود که به صورت مستقل راجع به ابوشادی نوشته شده است، ولی آن نوشته‌های مستقل را در کتابخانه‌ها نیافتم . نباید سهم برخی از کتابها را که با کمک آن از عهده انجام این تکلیف بر آمدم نایده گرفت. کتابهایی را که نویسندگان آنها کم و بیش به شرح و حال او پرداخته اند، کتابهائی است چون الشعر العربی المعاصر تألیف ایلیا الحاوی و مذاهب الأدب تألیف محمد عبدالمنعم خفاجی و کتاب تاریخ الادب العربی نوشته حنّا الفاخوری که از آنها به فراخور این رساله بهره گرفتم.

بار دیگر جا دارد و از استادانی که با یاری آنان و نصائح و راهنمائیهای آنان که چه بسا سودمندتر از کتابها بوده است جرأت نگارش این تحقیق را یافتم تشکر نمایم .

اگر چه در مورد موضوع این رساله جستجو و تحقیق فراوان کرده‌ام، ولکن شاید آنچه مورد مطالعه خوانندگان عزیز در این مقوله قرار می‌گیرد، نا چیز و کم اهمیت جلوه کند، امید اغماض دارد.

 

فصل اول

(بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی، دینی، فرهنگی در عصر معاصر)

 

– اوضاع سیاسی- اجتماعی- دینی- فرهنگی

– آغاز ادبیات معاصر

– بررسی اوضاع اجتماعی در مصر

– اوضاع و شرایط مصر بعد از حمله فرانسه

– اوضاع مصربعد از اشغال انگلیس

– دعوت به مساوات

– پیدایش و ظهور مطبوعات در مصر

 

 اوضاع سیاسی، اجتماعی، دینی، فرهنگی :

«پس از حوادث غمبار و فجایع غیرقابل تحملّی ک بعد از عصر مغول بر ادبیات و پیکر شعر و نثر وارد شد، این گمان بود عاقبت سرنوشت ادبیات عرب چه خواهد شد. شعر و نثر نیز همچون دیگر علوم پویا است و به یک حال باقی نمی ماند. در اثر تأثیراتی که مدارس، چاپخانه، کتابخانه ها و مجامع و تأثیر و نقش متشرقین و غیره… شعر از حالت رخوت و رکودی که برابر عارض شده بود بیرون آمد و شروع به طی کردن مسیر جدیدی کرد. نوآوری جای تقلید و ابداع جای صنایع لفظی را گرفت در ادبیات دوره ی نهضت، دو مرحله مشهور است:

مرحله ی اول: سنّت گرایی.

مرحله ی دوم: نوآوری.

مرحله ی اول که مرحله ی رستاخیز و بیداری و حرکت بسوی افکار و موضوعات، تخیّلات و اسالیب قدیم شعر عربی است، خود به دو بخش تقسیم می شود:


الف: سنّت گرایی آمیخته به انحطاط.

ب: بازگشت به سبک عباسی.

در سنّت گرایی آمیخته به انحطاط، شعرای این دوره می خواستند به سنن شعری پیش از انحطاط برگردند ولی آثار انحطاط در کارهایشان نمایان بود.

بازگشت به سبک عباسی چون ادباء در اثر تحوّل اوضاع و احوال اجتماعی و استفاده از وسایل آموزشی، زبان عربی را به خوبی یاد گرفتند و علل ضعف آن را شناختند. با بهره گرفتن از صنعت چاپ دواوین شعرای پیش منتشر شد. شعرای جدید با اطلاع از شعر دوره ی عباسی تصمیم گرفتند از آن شعر تقلید کرده و در تعابیر خود دقت بکار برند. کار شعرای قرین را سرمشق قرار دادند، بنابراین شعرشان از زمانشان فاصله گرفت، و شعر این گروه دور از نیازها و مشکلات مردم بود.

در مرحله ی دوم، که مرحله ی نوآوری است در اثر ارتباط میان شرق و غرب و استفاده ی شرقیها از ادبیات غرب، شعر به مرحله ی جدیدی گام گذاشت و سه مکتب پدیدار شد که عباتند از:

1- مکتب مخضرمین

2- مکتب افراط کاران

3- مکتب اهل ابداع

مکتب مخضرمین یعنی کسانیکه ضمن گرایش به نوآوری، کارشان بر مبنای ادبیات قدیم بود.

مکتب افراط کاران گروهی بودند که افکار غربی بر احساس و خیال آنها تأثیر گذاشت. اینها بودند که با ادبیات عرب اُلفتی نداشتند. این گروه در اثر شکست قانون اساسی در سال 1908م و حوادث جنگ جهانی اول بر ملت لبنان و سوریه رنگ رمانتیک به خود گرفت و از رمانتیسم فرانسوی رنگ تقلید گرفت. ویژگی سبک کار آنها دوری گزیدن از اسلوب قدیم بود و پذیرفتن سبک ادبیات غربی.

این ادبیات در اماکنی پا گرفت که مهاجران عرب می زیستند.

از ویژگیهای سبک رمانتیک درخشندگی اسلوب، موسیقی لفظ، و کوشش برای پدیدآوردن شعر آزاد و دعوت به آزادی بود. در این دوره گرایش به سبک سمبولیسم یا رمزگرایی نیز به وجود آمد. پیروان این مکتب به تعبیرات پیچیده پناه بردند و شعر را وسیله ی برای تعبیر از زندگی جدید بکار گرفتند.

مکتب اهل ابداع- که در کنار این گرایشات بوجود آمد. هدف از آن، این بود که شعر را به راه صحیح خود سوق دهد و آن را از فساد غزل و تملّق و چاپلوسی متن و تقلید از قدماء نجات بخشد و به جنبه های اجتماعی شعر اهمیّت دادند که ابوشادی از این مکتب پیروی می کرد.»[1]

 

آغاز ادبیات معاصر عرب

«اگر نهضت ادبی قدیم عرب بر پایه اصول دین اسلام استوار شده بود بیداری جدید عرب بعد از خواب طولانی دوره ی انحطاط، وامدار تماس و ارتباط شرق با غرب است.

تقریباً بیشتر محققان عرب بر این عقیده اتفاق نظر دارند که نهضت ادبی جدید عرب با حمله‌ی ناپلئون بنا پارت به مصر در سال 1798م آغاز شد.

برخی نیز آغاز نهضت ادبی را همزمان با انقلاب عرابی پاشا در سال 1881 می دانند به هر حال خواستگاه نهضت ادبیات معاصر عرب کشور مصر است»[2]

«کشور مصر در اواخر قرن هجدهم و به هنگام حمله ی ناپلئون، توسط مالیک از یک طرف و از طرف دیگر عثمانیها اداره می شد.

ممالیک بر سر بدست گیری حکومت به نزاعی مستمر با یکدیگر مشغول بودند و این سرزمین را دستخوش آشوب و هرج و مرج ساخته بودند، اختلافات و درگیرهای داخلی مجالی برای رونق فرهنگی و اجتماعی باقی نگذاشته بود، بیماری و جهل و فقر در این سرزمین بیداد می کرد، تقریباً رکودی فراگیر در زمینه های علمی و ادبی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بر سراسر کشور سایه افکنده بود در واقع می توان گفت این صدای غرش توپهای فرانسه در دروازهای قاهره بود که آنان را از خواب غفلت بیدار کرد.

مصریهای دور مانده ازقافله ی علم و دانش و تمدن جدید ناگهان متوجه شدند که در جهان خارج تحولاتی شگرف رخ داده است و دنیا منتظر آغاز حرکت و تلاش آنان نمی ماند.

حمله ناپلئون به مصر در اثر مبارزه و رقابتی بود که میان فرانسه و بریتانیای کبیر در  پایان قرن هجدهم به وجود آمده بود.

این مطلب را هم بخوانید :


هدف اصلی ناپلئون از حمله به مصر دستیابی به پایگاهی مطمئن در قلب جهان عرب بود تا از این طریق راه بریتانها را برای رسیدن به هند سد نماید. حمله ناپلئون گذشته از نابسامانیها و مواردی که هر تجاوزی در پس دارد، برای مصریها منشأ امور بسیار مفید می گردید. این حمله صرفاً یک حمله نظامی نبود بلکه جنبه ی فرهنگی و علمی نیز داشت. ناپلئون در اولین قدم مصر و سپس سوریه را تصرف کرد وی می دانست که به اشغال نظامی نمی تواند اکتفاء کند. همچنین به دلیل اینکه مصر از فرانسه دور است به هر حال روزی ارتش فرانسه از مصر خارج می شود، از این رو هدف ناپلئون این بود که ملت مصر را با تمدن غرب و به ویژه فرانسه آشنا سازد و از لحاظ فرهنگی مصر را تحت سیطره ی خود در آورد، تا سنگر و دژی برای فرانسه در شرق باشد»[3]

«ناپلئون همزمان با اشغال مصر، دانشمندان، تجهیزات وامکانات علمی و فرهنگی را نیز با خود به ارمغان آورد و کوشید تا نوعی دوستی و همکاری میان ارتش اشغالگر و جامعه مصر ایجاد کند.

علاوه بر این فرانسوی ها برای تعلیم کودکان خود در مصر مدارسی احداث کردند و از همه مهمتر مصریان را با صنعت چاپ آشنا کردند، آنان برای چاپ فرمانها و اعلامیه های حکومتی چاپخانه ای تأسیس کردند که بعدها تأثیر فرهنگی شگرفی را در مصر به جای گذاشت.

فرانسوی ها به تأسیس یک مجمع علمی و تئاتر نیز همت گماشتند و دو روزنامه فرانسوی را در مصر منتشر کردند آنها سه سال مصر را اشغال کردند که تمام این مدت با مصریها و عثمانی ها درگیربودند و سرانجام مجبور شدند که این دیار را ترک کنند.»[4]

«ولی فعالیتهای علمی و عمرانی آنها اعجاب مصریها را برانگیخت و آنها را از خواب غفلت و جهل بیدارکرد و به حقوق از دست رفته شان آشنا ساخت و دیدگانشان را به فرهنگ و تمدن جدید برگشود.

حس قومیت در آنها نشو و نما یافت، مخصوصاً امکان یافتند که در کارهای کشورشان شرکت کنند و نمایندگانی برای خود برگزینند.

البته ناگفته نماند که یورش ناپلئون نتایج مثبت و منفی به دنبال داشت.

جامعه مصری در ابعاد علمی، هنری و ادبی و سیاسی و اجتماعی به شدت تحت تأثیر فرانسه و اروپا قرار گرفت و دیدگان خود را بر دستاوردهای نوین علمی باز کرد. این تهاجم پیامدهای منفی نیز داشت که می توان از ورود فرهنگ غربی در فضای فرهنگ عربی و اسلامی نام برد.»[5]

 

بررسی اوضاع اجتماعی در مصر

«دولت عثمانی، دولت اسلامی بود که حاکمی مسلمان بر آن حکومت می‌کرد و نتیجه فتوحات گسترده‌اش آسیا و اروپا و افریقا را شامل می‌شد. مردم و ملت‌ها در حوزه سلطه آنان با دین‌ها و مذهب‌های مختلف داخل شدند، پس ساکنان آن‌جا به دوگروه تقسیم شدند، مسلمانان و اهل ذمه، و هنگامی که مسلمانان گروه سیاسی مسلط و حاکم بودند از حقوق شهروندی و وظایف کامل در حکومت برخوردار بودند مانند مقام‌های مختلف سیاسی و اداری و قضایی و نظامی که در اختیار داشتند و در مقابل این مناصب وظایف چهار و جنگ و خدمات نظامی برعهده آنان بود. اما اهل ذمه حق را در تطبیق قوانین دینشان در امور خاص و اموال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد