جدول4-9-1- شاخص ارزیابی مشارکت سیاسی در جامعه……………………………………………………………..68
جدول4-10- میزان تمایل شهروندان به ارزشهای دموکراتیک (آزادی سیاسی)به درصد……………………..68
جدول4-10-1 شاخص پذیرش ارزشهای دموکراتیک (آزادی سیاسی)…………………………………………..68
جدول4-11- میزان تمایل شهروندان به ارزشهای دموکراتیک (تساهل سیاسی)به درصد…………………….69
جدول4-11-1- شاخص پذیرش ارزشهای دموکراتیک (تساهل سیاسی)…………………………………………69
جدول4-12- میزان تمایل شهروندان به ارزشهای دموکراتیک (مشارکت سیاسی) به درصد…………………70
جدول4-12-1-شاخص پذیرش ارزشهای دموکراتیک (مشارکت سیاسی)………………………………………70
جدول 4-13– شاخص پذیرش ارزش دموکراتیک به درصد…………………………………………………………..71
جدول4-14– شاخص ارزیابی ارزش دموکراتیک در جامعه……………………………………………………………72
جدول 4-15 – میانگین نمره ارزشهای دموکراتیک در سه نسل بر حسب مقیاس 1تا 100……………………73
جدول4-16 ـ میانگین نمرات شهروندان به رعایت ارزشدموکراتیک در سطح جامعه………………………….73
جدول4-17- میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک در سه نسل……………………………………………………….75
جدول4-18- مقایسه زوجی نسلها از لحاظ پذیرش ارزشهای دموکراتیک………………………………………76
جدول4-19- رابطه میان پذیرش ارزش دموکراتیک و انتخاب ارزش فرامادی……………………………………..76
جدول4-20- مقایسه میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک برحسب جنس………………………………………….77
جدول 4-20-1- جدول توافقی پذیرش ارزشهای دموکراتیک مردان و زنان در سه نسل……………………….77
جدول 4-21- مقایسه میزان پذیرش ارزش های دموکراتیک بر حسب تحصیلات………………………………….78
جدول 4-22 رابطه بین تحصیلات و ارزش دموکراتیک آزادی سیاسی، تساهل سیاسی، مشارکت سیاسی….78
جدول4-23 رابطه آگاهی سیاسی و تمایل به ارزشهای دموکراتیک…………………………………………………79
جدول4-24- مقایسه میزان ارزیابی ارزشهای دموکراتیک در جامعه بر حسب جنس……………………………79
جدول4-25- مقایسه ارزیابی شهروندان از رعایت ارزشهای دموکراتیک در جامعه بر حسب تحصیلات…80
جدول4-26- ارزیابی شهروندان از میزان رعایت ارزشهای دموکراتیک جامعه برحسب هزینه خانوار…….80
جدول 4-27رابطه میزان آگاهی سیاسی و پذیرش ارزش آزادی سیاسی………………………………………………81
جدول4-27-1 رابطه میزان آگاهی سیاسی و پذیرش ارزش تساهل سیاسی…………………………………………..81
جدول 4-27-2 رابطه میزان آگاهی سیاسی و پذیرش ارزش مشارکت سیاسی…………………………………….81
فهرست نمودارها
عنوان صفحه |
نمودار(4-1) مقایسه میزان آگاهی سیاسی در بین سه نسل………………………………………………………………….65
نمودار(4-2)- تمایل به ارزشهای دموکراتیک در بین سه نسل…………………………………………………………..71
نمودار(4-3) ـ ارزیابی وضعیت ارزشهای دموکراتیک در سطح جامعه………………………………………………..72
نمودار (4ـ4) ـمیانگین تمایل به ارزشهای دموکراتیک به تفکیک نسل بر اساس مقیاس 1 تا 100………………73
نمودار (4ـ 5)ـ میانگین ارزیابی از وضعیت ارزشهای دموکراتیک در جامعه بر اساس مقیاس 1 تا 100………..74
مقدمه
طرح مسأله
امروزه دموکراسی و ارزشهای دموکراتیک مقبولیت جهانی پیدا کرده و ضرورت توجه به این شیوۀحکومتی، از سوی بسیاری از دولتها و کشورهای جهان پذیرفته شده است. از طرفدیگر دموکراسی بهعنوان شاخصی در اندازه گیری توسعه سیاسی شناخته میشود و به همین دلیل، بیشتر کشورها میکوشند تا خود را دموکراتیک معرفی کنند.
به طور کل، ارزشهای سیاسی به عنوان بخش مهمی از فرهنگسیاسی هر ملت یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رفتارهای سیاسی آنان است و سرنوشت حکومت و ملت نیز با همین عوامل پیوند ناگسستنی دارد. جهت رسیدن به توسعه سیاسی، توجه به فرهنگ سیاسی بسیار ضروری به نظر میرسد و اهمیت آن زمانی بیشتر
این مطلب را هم بخوانید :
میشود که بدانیم فرهنگ سیاسی سنتی در ایران به شکلی متفاوت با فرهنگ سیاسی مدرن در ذهن افراد رسوب پیدا کرده و گاهی حتی با آن در تعارض میباشد. جهت روشن کردن این موضوع و شناخت عوامل مؤثر بر آن، بهترین روش، بررسی فرهنگ سیاسی در بین نسلهای متفاوت جامعه میباشد. در ضمن بررسی بیننسلی ارزشهای فرهنگ سیاسی می تواند شاخص مهمی درخصوص تغییرات اجتماعی جامعه در اختیار علوم اجتماعی قرار دهد.
با کمی تأمل در تاریخ ایران میتوان ملاحظه نمود که علیرغم این که گهگاه برخی زمینه های عینی و نهادی فعالیتهای مدنی و سیاسی مدرن فراهم میگردد، لیکن ظاهرا عدم تثبیت و درونی شدن فرهنگ سیاسی مدرن و ارزشهای دموکراتیک در بین مردم سبب میشود که عملاً این نهادها به اهداف خود دست پیدا نکنند و برای همیشه شعارگونه در بیانات سیاسی باقی بماند. در حقیقت، بحث دموکراسی و دموکراتیزاسیون در ایران سابقهای یکصد ساله دارد و اولین دغدغههای آن به انقلاب مشروطیت میرسد، دومین مقطع زمانی، دوره نهضت ملی با روی کار آمدن مصدق، سومین مقطع زمانی با پیروزی انقلاب که با تدوین قانون اساسی و متمم آن، خیزی برای محقق ساختن ارزشهای دموکراتیک برداشته شد ولی هرگز به شکل نهادی و پایا در نیامد و آخرین مقطع زمانی بعد از دوم خرداد 1376 که با روی کار آمدن محمد خاتمی در منصب ریاست جمهوری با مسلط نمودن گفتمان دموکراتیک، افکار عمومی را به خود جلب نمود، اما با همه این اوصاف، ظاهرا تاکنون ارزشهای دموکراتیک در بین اقشار جامعه درونی نشده است. معالوصف، میتوان گفت که تنها مشکلات نهادی یا ساختاری در عدم استقرار دموکراسی اثرگذار نیست، بلکه متغیر فرهنگی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
فرهنگ شکل دهنده بستری است که سیاست در چهارچوب آن رخ میدهد و لزوم توجه به ارزشها و نگرشهای سیاسی، برای درک پدیدههای سیاسی به ویژه شکل گیری دموکراسی پایدار مورد تأکید قرار میگیرد و به عنوان یک ابزار مفهومی شناخته میشود، که بر اساس آن میتوان رفتار و کنش سیاسی افراد جامعه را پیش بینی نمود.
در حال حاضر با توجه به گسترش رسانه ها و پیشرفت تکنوژیکی آن وتبلیغات جهانی، سطح آگاهی و اطلاعات افراد ارتقا یافته و دموکراسی به عنوان یک شیوه حکومتی، مقبولیت جهانی یافته است، در جوامع جهان سوم که در مرحله گذار از سنتی به مدرنیته قرار دارد، ممکن است تغییر فرهنگ سیاسی افراد جامعه به صورت یکپارچه و هماهنگ شکل نگرفته و گروهی با فرهنگ سیاسی غیردموکرات هنوز نتوانسته باشند، ارزشهای سیاسی سنتی که به شکلی عمیق، در آنها درونی شده را تغییر دهند و بدینصورت تفاوت ارزشها و نگرشها در اینگونه جوامع امری طبیعی محسوب شده و برقراری دموکراسی پایا، نیاز به زمانی طولانیتر خواهد داشت، با توجه به این که دامنه فرهنگ سیاسی بسیار گسترده است و امکان مطالعه همه ابعاد آن در یک تحقیق ناممکن به نظر میرسد، بررسی ارزشهای دموکراتیک در این تحقیق به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگ سیاسی انتخاب شده است. چرا که تحقق دموکراسی شرایطی دارد که یکی از آنها داشتن فرهنگ سیاسی دموکراتیک است و داشتن فرهنگ سیاسی دموکراتیک منوط به وجود ارزشهای سیاسیدموکراتیک در بین مردم جامعه است. اما در خصوص چگونگی دستهبندی نسلها، هیچ توافقی بین اندیشمندان بر سر دستهبندی آن وجود ندارد. از نظر مانهایم و همفکران وی اواخر نوجوانی و اوایل جوانی در حدود 17 سالگی، در واقع سالهای شکلگیری اصلی هستند که طی آن، دیدگاههای فردی مجزا و متمایز دربارۀ سیاست و جامعه در سطح وسیعی شکل میگیرد تجربیات متفاوت افراد از وقایع مهم تاریخی مانند جنگها و انقلاب با عث میشود در یک فضای متفاوت قرار گیرد که تفاسیر او از دنیا و مسائل مختلف آن به شکلی متفاوت از سایر نسلها باشد )اسکات و شومن، 1992، ص.361. مارشال، 1999، ص. 199 به نقل از توکل ، 1385، 103).
با توجه به این که ایران نیز درطول چند دهه گذشته درگیر وقایع مهمی مانند انقلاب و جنگ بوده است، به همین دلیل دستهبندی نسلها در این پژوهش بر اساس دیدگاه مانهایم انجام شده است.در این پژوهش ترغیب شدهایم تا اثرات این وقایع را در کنار سایر متغیرها در نسلها بررسی کنیم. در ضمن، با توجه به این که سن ورود رسمی افراد در فعالیتهای سیاسی (رأی دادن) از حدود 17 سالگی است، جامعه آماری ما نیز از این سن شروع میشود.
با وجود آنکه ارزشها جهتدهنده و استانداردهای رفتارند و موجبات انسجام و یکپارچگی جوامع را فراهم میکند، از سویی دیگر ارزشهای متفاوت نسلها باعث فاصله افتادن بین آنها میشود. تجربه هر نسل، گونههای مختلف اجتماعی شدن و مجاری مختلف جامعهپذیری، به ویژه در دهههای اخیر که رسانههای فراملی افراد به خصوص اقشار جوان را احاطه نموده، جهان ذهنی و افقهای آینده آنها را رقم میزند. بعد از انقلاب، جنگ یا دگرگونیهای عمده سیاسی – اجتماعی، هر گروه سنی، تجربهای خاص از جهان پیرامون خود دارد که او را از سایر نسلها جدا میکند. این پدیده اجتماعی زمانی به صورت یک مسأله اجتماعی شناخته میشود که از حد تعادل خارج شود و در این صورت ذهن افراد متخصص را به خود جلب مینماید. با توجه به ضرورت و اهمیت رواج ارزشهای دموکراتیک در فرهنگ سیاسی نسلهای متفاوت جامعه، به عنوان شاخصی در تقویت دموکراسی و توسعه سیاسی، محقق با انجام این پژوهش در پی دستیابی به پاسخ این سؤال است که آیا میزان رواج ارزشهای دموکراتیک در بین سه نسل از جامعه ایران متفاوت است؟ در این جا لازم است که مروری اجمالی بر کل پایان نامه داشته باشیم:
فصل اول پژوهش، به مرور ادبیات تحقیق اختصاص یافته که در دو قسمت به بررسی آثار تجربی و مبانی نظری در مورد موضوع پژوهش پرداخته شد. در بررسی آثار تجربی، ابتدا مروری بر آثار تجربی مربوط به نسل و شکاف نسلی صورت گرفته و سپس به مرور آثار تجربی در مورد فرهنگ سیاسی و ارزشهای دموکراتیک اختصاص یافت، در بررسی مبانی نظری، دیدگاههای اندیشمندان در مورد ارزش دموکراتیک و موضوعات مرتبط با آن مانند: جامعهپذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی، دموکراسی، نسل و شکاف نسلی و فرهنگ سیاسی و شکاف نسلی در ایران، مورد مداقه و بررسی قرار گرفت. در فصل دوم که مربوط به چارچوب نظری میباشد، به بیان دیدگاههایی اختصاص یافته که پژوهش حاضر بر اساس همان دیدگاهها و در چهارچوب همان مبانی انجام شده است. در این پژوهش با توجه به موضوع آن در بررسی نسلی از دیدگاه اینگلهارت مبنی بر ارتباط ارزشهای فرامادی و ارزش دموکراتیک و شکاف نسلی استفاده شده است. همچنین، برای تعریف فرهنگ سیاسی، مؤلفهها و شاخصهای آن بر دیدگاه نظری آلموند و وربا درباره فرهنگ سیاسی تکیه میکند. آلموند و وربا فرهنگ سیاسی را بر اساس وجوه شناختی، عاطفی و ارزیابانه ذهنیتهای مردم درباره نظام، فرایند و خروجیهای نظام سیاسی تعریف کردهاند. فصل سوم که به روش تحقیق اختصاص یافته، جهت دستیابی به میزان رواج ارزشها و فرهنگ دموکراتیک بین نسلی، با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع از روش پیمایشی[1] استفاده شد تا بتوانیم به صورت مستقیم با افراد جامعه ارتباط برقرار نموده و از دیدگاهها و نگرش آنها در مورد موضوعات مختلف سیاسی، بدون ابهام مطلع گردیم. بدین جهت لازم شد تا از پرسشگران ماهر و با تجربه استفاده شود تا به نتایج حقیقی و درست دست یابیم.
در این تحقیق پس از تعیین متغیرهای اصلی پژوهش، از مفاهیم مربوطه تعریف نظری و عملیاتی بهعمل آمده است. پس از تعیین گویههای هر مفهوم و آزمون مقدماتی پرسشنامه، با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ[2] روایی طیفهای مورد استفاده مورد سنجش قرار گرفته و معناداری آنها آزمون شده است. پس از جمع آوری دادهها و ورود آنها به رایانه، با بهره گرفتن از برنامه SPSS و تحلیل های آماری مربوطه رابطه متغیرهای اصلی پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار گرفتهاند.
با بهره گرفتن از فرمول نمونهگیری با 04/0درصد خطا تعداد نمونه 380 نفر تعیین شد. افراد نمونه نیز بر حسب حوزه و بلوک به روش تصادفی انتخاب شده اند.
فصل چهارم که به تحلیل داده ها اختصاص دارد، ابتدا به توصیف اطلاعات و تشریح آنها با بهره گرفتن از جدول و نمودار پرداخته شده و سپس در قسمت آمار استنباطی به آزمون فرضیات با بهره گرفتن از